خدا در اندیشه افلاطون و ارسطو

thesis
abstract

در حالی که جامعه یونان باستان گریبان گیر عقایدی خرافی در باب حقیقت عالم و خدایان اسطوره ای و انسان وار بوده، از قرن پنجم قبل از میلاد مسیح و با ظهور اندیشمندانی که در ابتدا تلاششان تبیین امور و تغییرات عالم پیرامون بوده، دچار تحول تدریجی شد و سیر تفکر بشری به سوی رسیدن به یک اصل و منبع واحد برای هستی موجودات به پیش رفت، تا حدودی که نظرگاه بشر از امور مادی فراتر رفت و تحلیل ها از حقیقت از یک عنصر مادی و یا شبه آن به اموری ماورائی و ثابت در فلسفه افلاطون ارتقاء یافت.افلاطون با طرح نظریه مُثُل و قرار دادن مثال خیر در رأس همه امور مادی و مجرد و آوردن توصیفاتی متعالی برای آن شایسته ترین موجود برای خدا بودن را به تشبیه و توصیف در آثارش به خصوص به خصوص جمهور ترسیم نمود. اما نام خدا را مستقیم و بدون شائبه بر آن نگذاشت و هر چند جنبه ای از فعلی خدا در عالم را تحت عنوان دمیوژد در تیمائوس معرفی می نماید، اما با این حال تحت تاثیر افعال جامعه یا به اقتضای فهم خوانندگان آن روز آثارش باز هم از خدایان سخن رانده و چهره افلاطون الهی در نظر متألهان را تا حدودی خدشه دار نمود.اما ارسطو با فاصله گرفتن از تعابیر عرفانی و گاه شاعرانه به تبیین منطقی نظام عالم پرداخته و خدا را محرک نخستین و علت حرکت فلک اعظم دانسته و برای نخستین بار اصل و مبدأ فلسفی عالم را خدا معرفی کرد! اما چون دغدغه اصلی او الهیات نبود از پرداختن به چگونگی ذات و صفات و افعال او کوتاهی نمود و انتقادات بسیاری را متوجه خود نمود، از این جهت که خدا در آثار او عالم به اشیاء و خالق و یا مدبر و هادی معبود نمی باشد با خدای ادیان ابراهیمی متفاوت است. همان گونه که مثال خیر افلاطون نیز با وصف خالقیت و ربوبیت و معبودیت نیامده است، اما به هر حال واضح است که خدای فلسفه افلاطون و ارسطو با خدایان انسان وار اسطوره ها فاصله بسیار دارد و می توان تبیین هایی بسیار نزدیک به خدای فلسفه اسلامی را از عبارات آنان برداشت نمود.

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

نقش خدا در اندیشه افلاطون

بی شک مقوله خدا مهمترین و سوال برانگیزترین مقوله ای است که در طول تاریخ، ذهن بشر را به خود مشغول داشته است. در این میان فلسفه نیز از این امر مستثنی نیست. در فلسفه الهی افلاطون که هدف از آن وصول به اصلی است الهی و غیرمحسوس که ذاتش حقیقی و مطلق است، مسئله خدا با تعابیری گوناگون در رسالات مختلف مطرح گردیده است. در این فلسفه خدا با عناوینی چون ایده خیر یا مثال نیک که موجودی در راس عالم مثل و علت تم...

full text

نقش خدا در اندیشه افلاطون

بی شک مقوله خدا مهمترین و سوال برانگیزترین مقوله ای است که در طول تاریخ، ذهن بشر را به خود مشغول داشته است. در این میان فلسفه نیز از این امر مستثنی نیست. در فلسفه الهی افلاطون که هدف از آن وصول به اصلی است الهی و غیرمحسوس که ذاتش حقیقی و مطلق است، مسئله خدا با تعابیری گوناگون در رسالات مختلف مطرح گردیده است. در این فلسفه خدا با عناوینی چون ایده خیر یا مثال نیک که موجودی در راس عالم مثل و علت تم...

full text

حقیقت علم و رابطه آن با خدا در اندیشه افلاطون

هدف این پژوهش بررسی حقیقت علم و رابطه آن با خدا در فلسفه افلاطون است که ضمن آن به تبیین مسایلی نظیر علم حقیقی، ایده بودن علم و مشکلاتی که به تبع آن ظاهر می‌شود و پاسخ افلاطون به این مشکلات می‌پردازد. افلاطون علم را به عنوان حقیقت وجودی می‌‌نگرد و علمی که توسط نفس کسب می‌شود، به سبب بهره‌مندی از این حقیقت است و این بهره‌مندی در بالاترین مرتبه به صورت شهود در فیلسوف محقق می‌گردد. این پژوهش در ر...

full text

مفهوم خدا در اثولوجیا با تأثیرپذیری از اندیشه ارسطو

چیستی و بحث مفهوم خدا از بحث‌های مهم خداشناسی فلسفی است. در تاریخ فلسفه خدا با وجود و علت و خیر و عقل تبیین شده است. وجود با فعل و علت بودن همراه است اثولوجیا در تبیین چیستی خدا در میمر پنجم، با وجود خدا آغاز می‌کند. اما از نور و روشنایی نیز برای تبیین بهتر خدا بهره گرفته است در تبیین وجود او، صفات دیگر ازجمله علت وجود‌بخش بودن و علت اندیشه نیز می‌آید. باتوجه به نسبتی که میان فعلیت و علت با وجو...

full text

حقیقت علم و رابطه آن با خدا در اندیشه افلاطون

هدف این پژوهش بررسی حقیقت علم و رابطه آن با خدا در فلسفه افلاطون است که ضمن آن به تبیین مسایلی نظیر علم حقیقی، ایده بودن علم و مشکلاتی که به تبع آن ظاهر می شود و پاسخ افلاطون به این مشکلات می پردازد. افلاطون علم را به عنوان حقیقت وجودی می نگرد و علمی که توسط نفس کسب می شود، به سبب بهره مندی از این حقیقت است و این بهره مندی در بالاترین مرتبه به صورت شهود در فیلسوف محقق می گردد. این پژوهش در را...

full text

نگاهی تطبیقی به اندیشه افلاطون و ارسطو درباره عادت: چالشی بر سر مفهوم و کاربرد

آدمی با امید بستن به تربیت، می‌تواند به فراتر رفتن از محدودیت‌های موجود، رهایی از بندها و فتح قله‌های سعادت، بیندیشد. در این میان، بحث از چندوچون و روش تربیت، در میان اندیشمندان از رونق ویژه‌ای برخوردار بوده است. یکی از روش‌های مطرح در تربیت که مخالفان و موافقان پابرجایی داشته است، روش تربیتی "عادت" است. در آثار افلاطون و ارسطو به عنوان متقدمین عرصه‌ی تربیت، از این روش به‌وضوح سخن رفته است. هدف...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023